نموداری که برای طرح داستانی داستان مسخ کافکا میکشد خیلی زیباست:"حالا داستانی هست از کافکا. جوانی هست نسبتا بدقیافه و نچسب. قوم و خویشان بدعنق دارد و شغلهای زیادی که هیچ شانس پیشرفتی در آنها نداشته. حقوقش کفاف نمیدهد دوستدخترش را به سالن رقص ببرد یا رفیقش را به آبجو مهمان کند. یک روز صبح از خواب...