داستان درباره معلمی پرمدعاست که شاگردان، همکاران و بالاسری هایش را به دیده تحقیر می نگرد. برای خلاصی از سر و کله زدن با بچه ها، با کمک رشوه و پارتی بازی، موفق می شود مدیریت مدرسه ای را در اطراف تهران به دست بگیرد. پس از مدتی، متوجه می شود حتی توان مدیریت مدرسه را هم ندارد...به نظر من داستان، نه شخصی...